ترجمه مقاله

خاکشیر

لغت‌نامه دهخدا

خاکشیر. (اِ) خاکشو. خاکشی . خوب گلان . خُبَّه . خَفَبج . شفترک . رجوع به خاکشور و خاکشی در این لغت نامه شود. خاکشیر گیاهی است خردو از نباتات کروسیفر ، بوته ٔ آن بلند و در حدود نیم متر میباشد. دارای ساقه ٔ مستقیمی است که شاخه های فرعی از آن منشعب شده و برگهایش شبیه برگ ترب است و گلهای ریز زردش دور هم جمع شده دسته های متعدد تشکیل میدهد. میوه ٔ آن هم شبیه بمیوه ٔ ترب است یعنی غلافی است که دانه های تخمش در آن قرار گرفته و همین تخم خاکشیر است که بنام خاکشیر معروف است و در طب ایرانی مصرف میشود. (از فرهنگ روستائی یا دائرة المعارف فلاحتی تقی بهرامی ص 485 و 486).
ترجمه مقاله