ترجمه مقاله

خاک راه

لغت‌نامه دهخدا

خاک راه . [ ک ِ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) خاک و گرد متعلق براه . غبار. خاکی که بر لباس شخص بازگشت کرده از مسافرت می نشیند. || رنج سفر. خستگی سفر: «هنوز خاک راهش را پاک نکرده ». || افتاده . بنده . کوچک : «خاک راه او هستم ».
ترجمه مقاله