ترجمه مقاله

خاک گیر

لغت‌نامه دهخدا

خاک گیر. (نف مرکب ، اِ مرکب ) نسیجی که خاک بخود گیرد. || کسی که در غربت بماند و به آنجا انس گیرد.
ترجمه مقاله