ترجمه مقاله

خبق

لغت‌نامه دهخدا

خبق . [ خ َ ب َ ] (اِخ ) یاقوت آرد: بنابر قول رهنی در ذکر خبیص کرمان ، خبق نام محلی به خبیص است . اینک قول او: «و فی ناحیتها خبق و ببق ». (از معجم البلدان ).
ترجمه مقاله