ترجمه مقاله

خبک

لغت‌نامه دهخدا

خبک . [ خ َ ] (اِ) آغل . آغول . شوغا :
کردش اندر خبک دهقان گوسفند
و آمد از سوی کلاته دل نژند.

دقیقی .


ترجمه مقاله