ترجمه مقاله

ختاخان

لغت‌نامه دهخدا

ختاخان . [ خ َ ] (اِخ ) لقب پادشاه ختا بوده است و او را خان ختا نیز می گفته اند و در این دو بیت فرخی یکی از آن پادشاهان مقصود است :
ختاخان را مراد آمد که با تو دوستی گیرد
همی خواهد که آید چون قدرخان نزد تو مهمان .

فرخی .


خوش نخسبند همه از فزعش زآنسوی آب
نه قدرخان نه طغان خان نه ختاخان نه تکین .

فرخی .


ترجمه مقاله