ترجمه مقاله

ختلی

لغت‌نامه دهخدا

ختلی . [ خ َ ] (ص نسبی ) منسوب بختل باشد که نام ولایتی است از بدخشان . (برهان قاطع). از آنجا که «ختل » و «ختلان » یک نقطه است . (حواشی چهار مقاله نظامی عروضی ص 40). قول کسانی که ختلی را منسوب به «ختلان » میدانند نیز صحیح میباشد گرچه سمعانی در «انساب » تردید کرده و گفته است ختلی منسوب به خَتَّل است و آن قریه ای است در راه خراسان و بنا بقولی منسوب است به ختلان که عبارت از بلاد مجتمعه ٔ واقعه در پشت بلخ می باشد :
چغانی و بلخی و ختلی روان
بخاری و از غرچگان مؤبدان .

فردوسی .


یکی کرباس خرجی دادگان را
نپوشد هیچ ختلی و بکیجی .

سوزنی .


ترجمه مقاله