ترجمه مقاله

ختنی

لغت‌نامه دهخدا

ختنی . [ خ ُ ت َ ] (اِخ ) داودبن سلیمان بن داودبن سلیمان ختنی . از فقیهان است او از ابوعلی بن سلیمان مرغینانی حدیث شنید و او را ابوحفص عمربن محمدبن احمد نسفی در کتاب خود نام برده است . حجاج میگوید داودبن سلیمان برای اطلاع از مجموعات ومسموعات من قصد دیدار من کرد. (از انساب سمعانی ).
ترجمه مقاله