خجالت زدگیلغتنامه دهخداخجالت زدگی . [ خ َ / خ ِ ل َ زَ دَ / دِ ] (حامص مرکب ) حالت خجالت زده : حسین از روی خجالت زدگی نتوانست غذا بخورد. فلانی بر اثر خجالت زدگی دیگر روی دیدار آنها ندارد.