ترجمه مقاله

خجندی

لغت‌نامه دهخدا

خجندی . [ خ ُ ج َ ] (اِخ ) سلیمان بن اسرائیل بن جابربن قطربن حبیب بن ابی حبیب خجندی ، مکنی به ابوعبداﷲ او از عبدبن حمید و فتح بن عمرو وراق و عبداﷲبن عبدالرحمن دارمی و ابراهیم بن حسین همدانی و جز آنها حدیث شنید و ببغداد آمد و در آنجا درس حدیث داد. از او علی بن عمرالسکری نقل حدیث کرد سپس بنیشابور رفت و بحدیث پرداخت و از او مردم نیشابور چون ابوالحسن خضربن احمد شافعی نقل حدیث کردند. (از انساب سمعانی ).
ترجمه مقاله