خج
لغتنامه دهخدا
خج . [ ؟ ] (اِ) محتملاً پیرامن خرگاه است :
خرگاه به پیرامن وی خج ببرکت
گویی بر شاهی است کمر بسته غلامی .
خرگاه را کمر خج برمیان بسته پیش کت بر روی اطلس مدول بداشتند. (از البسه ٔ نظام قاری ص 151).
خرگاه به پیرامن وی خج ببرکت
گویی بر شاهی است کمر بسته غلامی .
نظام قاری (دیوان البسه ص 111).
خرگاه را کمر خج برمیان بسته پیش کت بر روی اطلس مدول بداشتند. (از البسه ٔ نظام قاری ص 151).