ترجمه مقاله

خداداده

لغت‌نامه دهخدا

خداداده . [ خ ُ دَ /دِ ] (ن مف مرکب ) عطای الهی . بخشش الهی :
خداداد ما را چنین دستگاه
خداداده را چون توان بست راه .

نظامی .


چو شه دید گنج فرستاده را
چهار آرزوی خداداده را.

نظامی .


بملک خداداده خرسند باش
مکن ز آهنین چنگ شیران تراش .

نظامی .


کار خود گر بخدا بازگذاری حافظ
ای بسا عیش که با بخت خداداده کنی .

حافظ.


با خدادادگان ستیزه مکن
کآن خداداده را خدا داده .

؟


|| فطری . جبلی . موهوبی :
ترا که که حسن خداداده هست و حجله ٔ بخت
چه حاجتست که مشاطه ات بیاراید.

حافظ.


ترجمه مقاله