ترجمه مقاله

خداوندگار

لغت‌نامه دهخدا

خداوندگار. [ خ ُ وَ دِ ] (اِخ ) شهرستانی است بزرگ از سرزمین آناطولی و بسبب استعداد طبیعی و نزدیک بودن بپایتخت دولت عثمانی و این که دولت عثمانی نخستین بار در این شهر تشکیل شد، دارای اهمیت بسزا می باشد. وجه تسمیه ٔ آن بواسطه ٔ نام سومین پادشاه عثمانی خداوندگار غازی سلطان مراد است . این ولایت در شمال باختری شبه جزیره ٔ آناطولی و غرب آنکارا و شرق قونیه و ساحل دریای سفید و دریای سیاه و بحر مرمره قرار دارد و مساحت آن در حدود 74792 میلیون گز مربع میباشد. زمینهای خداوندگار از درّه و کوه وبیابان تشکیل شده و از زیباترین نقاط جهان است . بلندترین کوه آن ، کوه کشیش است که از سطح دریا 2500 گز ارتفاع دارد و سراسر سال از برف پوشیده شده است . مهمترین رود آن رود سگاریاست که پس از گذشتن از آنکارا و دیگر نقاط و پیوستن به رودهای چندی به دریای سیاه می ریزد. پس از آن ، رود بیوک مندرس (مندرس بزرگ ) است که با سیراب کردن زمینهای اطراف به دریای سفید داخل میشود. خاک این سرزمین بسیار سبز و خرم و حاصل خیز و دارای آبهای معدنی فراوان می باشد. محصولات عمده ٔ آن میوه ، مخصوصاً هلو، توت ، انگور، حبوبات ، ابریشم ، خشخاش و پنبه است . آب و هوای خداوندگار بطور کلی معتدل و سالم ، ولی در مناطق کوهستانی زمستانها بسیار سرد است . در خلال تاریخ هر بخشی و حکومتی از این سرزمین تحت استیلای دولت قرار گرفته است ، چنانکه مدتها دولت ایران و روم در آن فرمانروایی داشته اند و پس از تقسیم روم نیز جزء روم شرقی گردید. (از قاموس الاعلام ترکی ).
ترجمه مقاله