ترجمه مقاله

خدود

لغت‌نامه دهخدا

خدود. [ خ ُ ] (ع اِ) ج ِ خَدّ. (ترجمان القرآن جرجانی ) (از منتهی الارب ) (از متن اللغة) (از تاج العروس ) (از لسان العرب ).رخساره ها : از مطلع فلق تا مقطع شفق بحدوداسیاف خدود اصناف آن جمع می شکافتند. (ترجمه ٔ تاریخ یمینی ). طبیعت او در اختیار حدود قواضب بر خدود کواعب ... بر خلاف طباع بشر بوده . (ترجمه ٔ تاریخ یمینی ).
خاک راهی که بر او میگذری ساکن باش
که عیون است و جفون است و خدود است و قدود.

سعدی .


ترجمه مقاله