ترجمه مقاله

خراز

لغت‌نامه دهخدا

خراز. [ خ َ ] (اِخ ) نام کوهی است این کوه را حراز و طراز و جراز هم در نسخ متعدد ضبط کرده اند. (یادداشت بخط مؤلف ) :
بگذرد زود بیکساعت از پول صراط
بجهد باز بیک جستن از کوه خراز.

منوچهری .


قامت کوتاه دارد رفتن شیر دژم
گونه ٔ بیمار دارد قوت کوه خراز.

منوچهری .


مهتر بود خزینه زر تو از خراز
بهتر بود قمطره ٔ عطر و از قمار.

منوچهری .


ترجمه مقاله