ترجمه مقاله

خراش و خروش

لغت‌نامه دهخدا

خراش و خروش . [ خ َ ش ُ خ ُ ] (ترکیب عطفی ، اِ مرکب )داد و فریاد. قال و مقال . جار و جنجال :
ناسور... سرخر خمخانه جوش کرد
از درد... چو خرس خراش و خروش کرد.

سوزنی .


ترجمه مقاله