خردبرگلغتنامه دهخداخردبرگ . [ خ ُ ب َ ] (اِ مرکب ) شنبلید. گلی است زرد خردبرگ و خوشبوی . (لغت نامه ٔ اسدی ) : من رهی آن نرگسک خردبرگ برده بکنبوره دل از جای خویش .شهید بلخی .