ترجمه مقاله

خرده دانی

لغت‌نامه دهخدا

خرده دانی . [ خ ُ دَ / دِ ] (حامص مرکب ) هوشمندی . فرزانگی . زیرکی . || نکته بینی : پس پیران محترم بیایند و گویند ای ملکزاده اگر بشفاعت و زاری و دانش و خرده دانی ما دفع این حال بود و توانستمی کردن ، بکردیمی . (تذکرةالاولیاء عطار). || عیبجویی . (یادداشت بخط مؤلف ).
ترجمه مقاله