ترجمه مقاله

خردوات

لغت‌نامه دهخدا

خردوات . [ خ ُ دَ ](اِ) ترهات . (ناظم الاطباء). || ناچیز. خردمرد. لاشی ٔ. ریزه ریزه ها از هر چیز. (ناظم الاطباء).
ترجمه مقاله