ترجمه مقاله

خرد داشتن

لغت‌نامه دهخدا

خردداشتن . [ خ ُ ت َ ] (مص مرکب ) کوچک انگاشتن . حقیر شمردن . ازدراء. (تاج المصادر بیهقی ) :
به پیران چنین گفت فرمان گرد
که دشمن ندارد خردمند خرد.

فردوسی .


ترجمه مقاله