ترجمه مقاله

خرسندی شیرازی

لغت‌نامه دهخدا

خرسندی شیرازی . [ خ ُ س َ دی ِ ] (اِخ ) اسمش میرزا اسماعیل و اصلش از کازرون و مولدش شیراز و والدش از عالمان بوده است . وی در سال 1259 هَ .ق . بقصدارض اقدس بطهران آمد و در طهران متوقف شد و بپایمردی هدایت (رضاقلی خان ) بشهنامه خوانی مجلس محمدشاه قاجار و پیشخدمتی شاهزاده عباس میرزا منصوب گردید، به ابتدای دوره ٔ ناصرالدین شاه بحکم میرزا تقی خان امیرکبیروقایعنگار ولایت کرمان گردید، بعد بتهران احضار شد تا اینکه میرزا محمدحسین قزوینی ملقب به عضدالملک مأمور وظائف و مستمریات علما و سادات ولایات شد، او خرسندی را به اصفهان بعنوان نایب خود فرستاد، خرسندی چندی به این شغل گذران کرد تا دوباره بتهران آمد و ظاهراً در وقت تألیف کتاب مجمع الفصحا بطهران در خدمت میرزا رضاقلی خان هدایت بوده است . این شعر از اوست :
تا شد از دست سر طره ٔ جانانه ٔ ما
در بر آرام نگیرد دل دیوانه ٔ ما.

(از مجمعالفصحا ج 2 ص 109)


ترجمه مقاله