خرمللغتنامه دهخداخرمل . [ خ َ م ُ ] (اِ مرکب ) خرامرود که امرودیست بزرگ و بغایت رسیده و بی مزه . (از برهان قاطع) (از ناظم الاطباء) (از آنندراج ) (یادداشت بخط مؤلف ).