خرهلغتنامه دهخداخره . [ خ ُرْ رِ ] (اِخ ) شهرکیست بناحیت پارس اندر میان کوه ، سردسیر، جایی با هوای درست و نعمت بسیار و اندر او یکی آتشکده است که آنرا بزرگ دارند و زیارت کنند و بنیاد او را دارا نهاده است . (حدود العالم ).