ترجمه مقاله

خرگ

لغت‌نامه دهخدا

خرگ . [ خ َ رَ ] (اِ) نامی است که در حوالی لار و بندرعباس به استبرق دهند. (یادداشت بخط مؤلف ). رجوع به استبرق شود. || چغاله و نارسیده ٔ شفتالو (لغت محلی شوشتر). || هر چیز نارسیده که در آن عفوصتی باشد (لغت محلی شوشتر).
- خرماخرگ ؛ نوعی خرماست که رطب نیست و خشک گونه می باشد. (یادداشت بخط مؤلف ).
ترجمه مقاله