ترجمه مقاله

خزران

لغت‌نامه دهخدا

خزران . [ خ َ زَ ] (اِخ ) ولایتی در گیلان ، خزر. (از ناظم الاطباء). رجوع به خزر شود :
چون شد هوا سحابگون گیتی فنک دارد کنون
در طارم آتش کن فزون روباه خزران بین در او.

خاقانی .


نپسندم از خود این قدر کز دولت او ماحضر
زیر نگین و خطبه در بلغار و خزران بینمش .

خاقانی .


فرّ امنش طوطی از خزران برآورد و چنانک
جر امرش جره باز از مولتان انگیخته .

خاقانی .


ترجمه مقاله