ترجمه مقاله

خساسه

لغت‌نامه دهخدا

خساسه . [ خ ُ س َ ] (ع اِ) آنچه اسب به وی تعلل کند. (منتهی الارب ). || مال اندک . (منتهی الارب ) (از تاج العروس ). || اسب دوانی . (از ناظم الاطباء).
ترجمه مقاله