خسروپرستان
لغتنامه دهخدا
خسروپرستان . [ خ ُ رَ / رُو پ َ رَ ] (اِ مرکب ) آنانی که مطیع و منقاد شاهان می باشند. پادشاه پرستان :
وزان پس سوی زابلستان شود
برآئین خسروپرستان شود.
فرستید سوی شبستان ما
بنزدیک خسروپرستان ما.
چو خسروپرستان پرستش نمود
هم او را و هم شاه خود را ستود.
وزان پس سوی زابلستان شود
برآئین خسروپرستان شود.
فردوسی .
فرستید سوی شبستان ما
بنزدیک خسروپرستان ما.
نظامی .
چو خسروپرستان پرستش نمود
هم او را و هم شاه خود را ستود.
نظامی .