خشباءلغتنامه دهخداخشباء. [ خ َ ] (ع ص ) مؤنث اَخشَب . (منتهی الارب ) (تاج العروس ) (از لسان العرب ). سخت و خشک و زشت . (منتهی الارب ). ج ، خُشب .- جبهه خشباء ؛ جبهه کریه خشک . (از منتهی الارب ).