ترجمه مقاله

خشر

لغت‌نامه دهخدا

خشر. [ خ َ ] (ع مص ) باقی داشتن بر خوان از طعام آنچه بکار نیاید. (از منتهی الارب ) (از تاج العروس ). این مصدر از اضداد است . || چیزی بد از میان خوب بیرون کردن . (تاج المصادر بیهقی ). || آزناک و حریص شدن . (از منتهی الارب ).
ترجمه مقاله