ترجمه مقاله

خشودن

لغت‌نامه دهخدا

خشودن . [ خ ُ دَ ] (مص ) پیراستن و شاخهای زیادتی درخت را بریدن . (از برهان قاطع) (از ناظم الاطباء) (از آنندراج ). تمرید؛ خشودن و برگ دور کردن از درخت . خضد؛ خشودن خار درخت را و بریدن . قلف ؛ خشودن . (منتهی الارب ). || مجازاً تنریه کردن و تبرئه کردن . (یادداشت بخط مؤلف ).
ترجمه مقاله