خشکیده
لغتنامه دهخدا
خشکیده . [ خ ُ دَ / دِ ] (ن مف ) خشک شده . (یادداشت بخط مؤلف ). || تشنه . (از ناظم الاطباء).
- دهان خشکیده ؛ دهان انسان که بر اثر عصبانیت یا تشنگی خشک شده . (یادداشت بخط مؤلف ).
- دهان خشکیده ؛ دهان انسان که بر اثر عصبانیت یا تشنگی خشک شده . (یادداشت بخط مؤلف ).