خشکی بخت
لغتنامه دهخدا
خشکی بخت . [ خ ُ ی ِ ب َ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) ادبار و بدبختی . (آنندراج ). بد طالعی :
خشکی بخت فرومایه طلسمی بسته ست
کابم از سرگذرد لیک لبم تر نشود.
خشکی بخت فرومایه طلسمی بسته ست
کابم از سرگذرد لیک لبم تر نشود.
(از آنندراج ).