ترجمه مقاله

خشک پی

لغت‌نامه دهخدا

خشک پی . [ خ ُ پ َ / پ ِ] (ص مرکب ) مردم نامبارک شوم قدم . (برهان قاطع) (ناظم الاطباء). بدقدم . (یادداشت بخط مؤلف ) :
از خشک پیانت نشمارند در این راه
در آب نشان بر کف پا آبله ای چند.

ظهوری (از آنندراج ).


ترجمه مقاله