ترجمه مقاله

خشیشی

لغت‌نامه دهخدا

خشیشی . [ خ َ ] (اِ) نوعی از پارچه ٔ پوشیدنی باشد. (برهان قاطع) :
بجان خشیشی سنجاب ما طلب دارد
یکی که باشدش از گرم و سرد دهر خبر.

نظام قاری .


بنگر خط غبار خشیشی که صفحه ای
زان خط بهیچ کاغذ و دفتر نوشته اند.

نظام قاری .


گاه همچون خشیشی مواج
بمثال ستارگان سماء.

نظام قاری .


ترجمه مقاله