ترجمه مقاله

خشین پند

لغت‌نامه دهخدا

خشین پند. [ خ َ پ َ ] (اِ) غلیواژ. زغن . گوشت ربا. اخاد. خاد. (حاشیه ٔ فرهنگ اسدی نخجوانی ) :
تا نبود چون همای فرخ کرکس
همچو نباشد قرین باز خشین پند.

فرخی (از حاشیه ٔ فرهنگ اسدی نخجوانی ).


مرحوم دهخدا در این بیت می گویند: ظاهراً خشین صفت باز است و پند تنهابمعنی غلیواژ می باشد. رجوع به پند شود.
ترجمه مقاله