خصم وارلغتنامه دهخداخصم وار. [ خ َ ] (ق مرکب ) دشمنانه . (یادداشت بخط مؤلف ) : یک تن ز اولیای من از بهر خون من زنهار خصم وار مگیرید دامنش .سوزنی .