خطدار
لغتنامه دهخدا
خطدار. [ خ َ ] (نف مرکب ) مخطط. دارای خطوط. مرقوم . (منتهی الارب ).
- کاغذ خطدار ؛ کاغذیست که روی آن بفواصل معین خط کشیده اند تاکتابت بروی آنها بعمل آید.
- کاغذ خطدار ؛ کاغذیست که روی آن بفواصل معین خط کشیده اند تاکتابت بروی آنها بعمل آید.