خفیه نویس . [خ ُ ی َ / ی ِ ن ِ ] (نف مرکب ) آنکه وقایع را غیر آشکارو پنهانی می نویسد و بنزد رئیس می برد. آنکه وقایع رابدون آنکه کسی مطلع شود کما هو حقه می نویسد و به نزد حاکم می برد. (یادداشت بخط مؤلف ). || پلیس مخفی بزمان ناصرالدین شاه . (یادداشت بخط مؤلف ).
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
واژه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.