ترجمه مقاله

خلاص شدن

لغت‌نامه دهخدا

خلاص شدن . [ خ ِ / خ َ ش ُ دَ ] (مص مرکب ) رهایی پیدا کردن . رستگاری پیدا کردن . نجات یافتن . رهایی یافتن . رستن . رهیدن . جستن از. (یادداشت بخط مؤلف ) :
سعدی درین کمند بدیوانگی فتاد
گر دیگرش خلاص شود زیرکی شود.

سعدی .


ترجمه مقاله