خلدوشلغتنامه دهخداخلدوش . [خ ُ وَ ] (ص مرکب ) مانند بهشت . بهشت گون : بنگه تیر ازو شود روضه صفت بتازگی خرگه ماه ازو شود خلدوش از منوری .خاقانی .