ترجمه مقاله

خلط

لغت‌نامه دهخدا

خلط. [ خ َ ] (ع اِمص ) آمیزش . (یادداشت بخط مؤلف ) (ناظم الاطباء).
- خلط شدن ؛ آمیختن . (ناظم الاطباء).
- خلط کردن ؛ مخلوط کردن . درهم کردن . سرشتن . (ناظم الاطباء).
- خلط مبحث ؛ مقصدی را بمقصد دیگر آمیختن بقصد مشاغبه و مغالطه یا بی قصدی . (یادداشت بخط مؤلف ).
- خلط مبحث کردن ؛ مقصدی را بمقصدی دیگر آمیختن بقصد مشاغبه یا بی قصدی . (یادداشت بخط مؤلف ).
|| (ص ) متعجب . آشفته . حیران . (ناظم الاطباء).
- خلط شدن ؛ متعجب شدن . حیران گشتن . (ناظم الاطباء).
- خلط کردن ؛ شوریدن . آشفتن . (ناظم الاطباء).
ترجمه مقاله