ترجمه مقاله

خلف

لغت‌نامه دهخدا

خلف . [ خ َ ل َ ] (اِخ ) ابن حیان احمر فرهانی بصری یا خراسانی ، مکنی به ابومحرز رجوع به ابومحرز خلف بن حیان در این لغت نامه شود.
ترجمه مقاله