ترجمه مقاله

خلوف

لغت‌نامه دهخدا

خلوف . [ خ ُ ] (ع اِ) پس ماندگان . (منتهی الارب ). ج ِ خلف . || حی خلوف ؛ جماعتی که از قبیله ای حاضر باشد. ازاضداد است . || جماعتی را گویند که از قبیله ای رفته باشند. (منتهی الارب ). || رفتگان ؛ قبیله ای که از ایشان هیچکس نماند. (منتهی الارب ).
ترجمه مقاله