ترجمه مقاله

خلیل سلطان

لغت‌نامه دهخدا

خلیل سلطان . [ خ َ س ُ ] (اِخ ) که بنام خلیل سلطان گورکانی یا تیموری معروف است بسال 786 هَ . ق . متولد شد و بسال 814 هَ . ق . درگذشت . وی پسر میرزا میرانشاه گورکانی است که بسال 807 هَ . ق . بعد از مرگ امیرتیمور بجانشینی او برخاست و بر پیرمحمد جهانگیر پسر عموی خود در سمرقند پیروز شد. پیرمحمد نیز به هرات نزد شاهرخ رفت و شاهرخ پیرمحمد را حکومت فارس داد و خلیل سلطان را بحال خود گذاشت لیکن اسراف کاری و لاابالی گری او امیران ملک را بر آن داشت که بر حکومت وی بشورند و شاهرخ نیز آهنگ سمرقند کرد اما خلیل سلطان با وی ازدر دوستی درآمد و از خزائن تیموری سهم وافری بدو داد. شاهرخ او را در ملک ماوراءالنهر باقی گذاشت ولی پیرمحمد بر او حمله برد و سرانجام از او شکست خورده به قندهار رفت و در رمضان 809 هَ . ق . بدانجا بدست پیشکار خود امیرعلی کشته شد. این فتح در حقیقت به سود خلیل سلطان نبود چه یکی از امیران او خدایداد حسینی به ضد او برخاست و در جنگی که به حوالی سمرقند اتفاق افتاد سپاه خلیل سلطان را پراکنید و خود خلیل سلطان رادر 811 هَ . ق . در قلعه ٔ سمرقند بازداشت و فرمانهایی به امضای خود به اطراف فرستاد و همه ٔ ماوراءالنهر را بتصرف آورد. شاهرخ چون از این اخبار آگاه شد لشکراز جیحون گذرانید خدایداد خلیل سلطان محبوس را برداشت و بجانب سیحون رفت و به مغولان جغتائی پیوست . خان کاشغر موسوم به محمد برادر خود شمع جهان را به یاری خدایداد فرستاد، شمع جهان چون به خدایداد رسید بهتر آن دانست که بر خدایداد تازد چه او را صاحب مال فراوان یافت چون بر او تازید سرانجام سر او برید و نزد شاهرخ فرستاد. خلیل سلطان که در اترار حصاری بود وسائط برانگیخت تا شاهرخ را بر سر مهر با خود آورد و او راحکومت عراق عجم بخشد او به عراق رفت و دو سال بدانجا حکمروایی کرد تا در 814 هَ . ق . در عراق وفات یافت . شادملک معشوقه ٔ او نیز چون از مرگ خلیل سلطان آگاهی یافت خود را با خنجر هلاک کرد و با خلیل سلطان در یک مقبره بخاک سپرده شدند. (یادداشت بخط مؤلف ). رجوع به حبیب السیر و از سعدی تا جامی ج 3 ص 413 و 494 شود.
ترجمه مقاله