خمانالغتنامه دهخداخمانا. [ خ َ ] (اِ) حریف . رقیب . (ناظم الاطباء). || کلمه ای است فارسی و تخمین عربی از آن مشتق است . (یادداشت بخط مؤلف بنقل از مفاتیح ).