ترجمه مقاله

خمس

لغت‌نامه دهخدا

خمس . [ خ ُ ] (ع اِ) پنج یک . (ناظم الاطباء). یک پنجم . (یادداشت بخط مؤلف ). ج ، اَخماس . || (اصطلاح فقه ) بدان که در هفت چیز به مذهب حضرت صادق (ع ) خمس واجب است : اول : غنائم دارالحرب و اگرچه اندک باشد. دوم : معادن و یاقوت و زبرجد و سرمه و قیر و نفط و کبریت همه در معادن داخلند. سوم : گنج . چهارم : آنچه از دریا بیرون آید همچو لاَّلی . پنجم : ارباح تجارات و صناعت و زراعات . ششم : زمینی که ذمی از مسلمان بخرد. هفتم : مال حلالی که ممتزج شود بحرام . یک نیمه از خمس حق امام است و یک نیمه ٔ دیگر را به یتیمان و مساکین و ابناء سبیل دهند که از اولاد ابیطالب و عباس و حارث باشند بشرط ایمان ایشان . (نفایس الفنون قسم اول ص 157). رجوع به کتب فقه شود.
ترجمه مقاله