ترجمه مقاله

خمص

لغت‌نامه دهخدا

خمص . [ خ َ ] (ع مص ) باریک و لاغر کردن از گرسنگی و درآوردن شکم وی را در جوف وی . || فرونشستن آماس جراحت . منه : خمص الجرح خمصاً و خموصاً. || لاغر شدن شکم و گرسنه گردیدن آن .(از منتهی الارب ) (از تاج العروس ) (از لسان العرب ).
ترجمه مقاله