ترجمه مقاله

خمیر

لغت‌نامه دهخدا

خمیر. [ خ َ ] (اِخ ) نام یکی از دهستان های چهارگانه ٔ بخش مرکزی شهرستان بندرعباس است با هوای گرم و مرطوب . آب آن از چاه و محصول آن خرما و شغل اهالی مکاری و زراعت و صید ماهی است . این دهستان از 26 آبادی بزرگ و کوچک تشکیل شده و دارای 8740 تن سکنه می باشد. مرکز آن بندر خمیر و قراء مهم آن گچین و کشارلاتیدان است . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 8).
ترجمه مقاله