ترجمه مقاله

خم پذیر

لغت‌نامه دهخدا

خم پذیر. [ خ َ پ َ ] (نف مرکب ) قابل ارتجاع . (یادداشت بخط مؤلف ) :
کمان تا فزونتر بود خم پذیر
فزون باشدش سختی زخم تیر.

اسدی .


پایم چو دو لام خم پذیر است .

نظامی .


ترجمه مقاله