ترجمه مقاله

خنامان

لغت‌نامه دهخدا

خنامان . [ خ ِ ] (اِخ ) ده مرکزی دهستان خنامان شهرستان رفسنجان . با 525 تن سکنه . آب آن از قنات و چشمه و محصول آن غلات و لبنیات و پنبه و حبوبات ، شغل اهالی زراعت و گله داری و راه فرعی است . پاسگاه ژاندارمری و دبستان و 5 باب دکان در آنجاوجود دارد. بنای زیارتگاهی بنام سیدابراهیم از اولادامام موسی کاظم و بی بی ناز بدانجا است که ظاهراً از دوره ٔ صفویان است . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 8).
ترجمه مقاله